فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۲۲۱

۱

سفر عمر زیانست و درو سود عبث

حسرت بود چو اندیشة نابود عبث

۲

کس درین مرحله یارب به چه خرسند شود؟

فکر معدوم عبث حسرت موجود عبث

۳

دل ازین دانش بیجا به مرادی نرسید

هر چه گفتیم و شنیدیم عبث بود عبث

۴

عمر طی گشت و به جایی نرسیدیم آخر

قدم سعی درین بادیه فرسود عبث

۵

طول عمر تو اگر عرض ندارد چه هنر

تار در جامه بود بی‌مدد پود عبث

۶

پا ازین مرحله دانسته کشد مرد خدا

قدم معرفت این راه نپیمود عبث

۷

کاش در راه عدم همرهی پا می‌کرد

سر که فیّاض به پای همه‌کس سود عبث

تصاویر و صوت

نظرات