فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۲۵۹

۱

نه اخگر از فسردان گرد خاکستر به بردارد؟

که آتش نیز در عهد رخش خاکی به سر دارد

۲

نگاهی گر کند با ناز صد ره مصلحت بیند

چو من، سر رشتة او نیز بدخویی دگر دارد

۳

چنین کز ناتوانی در رهش از پای افتادم

مگر باد صبا گرد مرا از خاک بر دارد

۴

کجا آزادی اندر خواب بیند ناتوان مرغی

که دام خویش با خود در شکنج بال و پر دارد

۵

کسی حسرت برد فیّاض را بر بی‌کلاهی‌ها

که دایم بر سر از دولت کلاه درد سر دارد

تصاویر و صوت

نظرات