
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۲۶
۱
بر وضع افلاک ای پسر کم تکیه کن در کارها
در راه سیلاب فنا پستند این دیوارها
۲
بار تعلّق پرگران، جانِ بلاکش ناتوان
بر دوش تا کی چون خران خواهی کشید این بارها!
۳
شد نقد عمر از کف روان سودی نه پیدا در میان
یوسف نیارد کاروان هر دم درین بازارها
۴
بر کشت اعمال ای پسر آبی ده از مژگان تر
باشد که روزی بیخبر گُل بردمد زین خارها
۵
چرخ و عناصر ای نکو، دیریست بیبُن تو بتو
بر فرق ما آخر فرو میآید این دیوارها
۶
این برجهای آسمان هر یک چو کشتی پارهدان
وین انجم و این اختران بر وی زده مسمارها
۷
شرعست و دین دارالشفا اینجا طبیبان انبیا
علم و عمل در وی دوا، این عقل و جان بیمارها
۸
دنیا چو داری در نظر عقبا به عکس آن نگر
ادبارها اقبالها، اقبالها ادبارها
۹
فیّاض آن ماه نهان رخسار بنمودی عیان
گر خود نبودی در میان این پردة پندارها
تصاویر و صوت

نظرات