فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۲۷۳

۱

تنها نه ز زلفت دلم آرام ندارد

خود کیست که سر در پی این دام ندارد!

۲

شمشاد قدان جمله به بالای تو نازند

سروی چو قدت گلشن ایّام ندارد

۳

سررشتة پاس دل ما خوب نگه دار

یک مرغ چنین زلف تو در دام ندارد

۴

سودای دو چشم تو نرفت از سر و ناصح

در شیشه دگر روغن بادام ندارد

۵

گرد لب شیرین تو گردم که ادایی

بی‌چاشنی تلخی دشمنام ندارد

۶

ناصح سر اندیشة تدبیر مرنجان

پروای کسی این دل خود کام ندارد

۷

قدّی که نباشد روش جلوة نازش

مانند قبایی است که اندام ندارد

۸

ماییم و ره بیرهی عشق که هرگز

آغاز ندانسته و انجام ندارد

۹

بی‌مرحله ره رو که اگر همره شوقی

صد مرحله اندازة یک گام ندارد

۱۰

کافر بچه‌ای باز مگر زد ره فیّاض

کز کعبه همی آید و اسلام ندارد

تصاویر و صوت

نظرات