
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۲۹۰
۱
کثرت غم در دلم بر یاد او جا تنگ کرد
کار بر خود تنگ کرد آن کو دل ما تنگ کرد
۲
هم زما فرهاد درر شکست و هم مجنون به تاب
نالة ما بر عزیزان کوه و صحرا تنگ کرد
۳
با شکوه دل فلک گنجایش جولان نیافت
آخر این یک قطره، جا بر هفت دریا تنگ کرد
۴
گر به قدر درد دل در ناله پیچم خویش را
میتوانم آسمان را بر مسیحا تنگ کرد
۵
از گزند نشتر غم پهلوی آسایشم
جا به روی بسترم بر نقش دیبا تنگ کرد
۶
عاقبت با زاهدم ذوق مدارا صلح داد
وسعت مشرب دگر خوش کار بر ما تنگ کرد
۷
فکر آسایش غلط باشد چو دل بر جای نیست
بیدلی فیّاض بر من عیش دنیا تنگ کرد
تصاویر و صوت

نظرات