فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۳۰۳

۱

به صد افسون در آن دل یاد من منزل نمی‌گیرد

بلی آیینة خور تیرگی در دل نمی‌گیرد

۲

دل آسودگان از دستبرد فتنه آزادست

کسی هرگز خراج از ملک بی‌حاصل نمی‌گیرد

۳

چنان در خط و زلف او زبان شانه جاری شد

که گر صد عقده پیش آید یکی مشکل نمی‌گیرد

۴

به نوعی عاجزم در عاشقی از دادخواهی‌ها

که بعد از قتل خونم دامن قاتل نمی‌گیرد

۵

زدم گر دست و پا در خون ز بی‌تابی مکن عیبم

تپیدن را کسی فیّاض بر بسمل نمی‌گیرد

تصاویر و صوت

نظرات