فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۳۱۴

۱

از دعا گویا اثر بازم به مطلب می‌رسد

کز لبم تا عرش امشب جوش یارب می‌رسد

۲

شعله آشامیم و دوزخ در ته مینای ماست

باده‌نوشان را به ما کی لاف مشرب می‌رسد

۳

حلقه‌ای کی می‌تواند کرد در گوش اثر!

می‌کَنَد جان، تا کمند ناله بر لب می‌رسد

۴

گر نیم سرشارِ فیضِ بادة عشرت، چه شد

ساغر حسرت ازین بزمم لبالب می‌رسد

۵

چشم ما روشن، که گرد کاروان صبحگاه

دامن افشان از قفای لشکر شب می‌رسد

۶

قسمت ما بیدلان زین گِرد خوان هر صبح و شام

نعمت الوان خون دل مرتب می‌رسد

۷

مزرع تبخاله محتاج وجود ابر نیست

این چمن را رشحه از سرچشمة تب می‌رسد

۸

الفتی دل را مگر با کام پیدا شد که باز

ناله از دل دست در آغوش مطلب می‌رسد

۹

رو سر خود گیر فیّاض ار دل و دینیت هست

اینک از ره آن بلای دین و مذهب می‌رسد

تصاویر و صوت

نظرات