
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۱۵
۱
ناله از دل تا به لب از ضعف مشکل میرسد
گوش اینجا کی به داد نالة دل میرسد
۲
جذبة محملنشین گر تن به سستی در دهد
شوق بیطاقت کجا در گرد محمل میرسد
۳
تا نباشد گرمی اشکم شراب نارس است
بادة خون جگر از آتش دل میرسد
۴
گر به قتلم راضیی اندیشة تاوان مکن
خون عاشق گردیت دارد به قاتل میرسد
۵
در فسون فیّاض هر دم کاروان در کاروان
چشم مستش را خراج از چین و بابل میرسد
نظرات