فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۳۵۰

۱

زرشک خال که سوزد بر آن عذار سپند

چو لاله سر زند از خاک داغدار سپند

۲

ز چشم زخم خزان نیست آفتی ممکن

که هست بر گل روی تو نوبهار سپند

۳

به راه وصل توام وعده آتشی افروخت

که شد به شعلة آن چشم انتظار سپند

۴

ز شوق شعله چنان چهره برفروخته است

که در نظر نکند فرقی از شرار سپند

۵

چه لازمست ز من منع بیقراری من

در اضطراب کجا دارد اختیار سپند!

۶

سرشک شعله‌وشم گر به چشمه‌سار افتد

همیشه سر زند ازطرف جویبار سپند

۷

به غیر سوختنم چاره نیست در غم دوست

که شعله شوخ مزاجست و بیقرار سپند

۸

چنین که کوکب داغم فروغ‌بخش افتاد

سزد که چرخ بسوزد بر او هزار سپند

۹

میان آتش غیرت ز رشک خال رخت

اگر چه سوخت ولی سوخت شرمسار سپند

۱۰

تمام عمر توان سوخت از تپیدن دل

چرا نهاد بر آتش چنین مدار سپند

۱۱

ز طبع دفع گزندم ضرر شد فیّاض

به جان نکته‌شناسان برو بیار سپند

تصاویر و صوت

نظرات