
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۶۵
۱
سهل است اگر رقیب به خود مایلش کند
مهرست کینه نیست که جا در دلش کند
۲
ساغر به جرم اینکه لبی بر لبش نهاد
شیشه به سرزنش همه خون در دلش کند
۳
آتش زند به بال و پر از شعلههای شوق
پروانهای که آرزوی محفلش کند
۴
حسرت ببین که خنجر بیداد او همان
بعد از هلاک خون به دل بسملش کند
۵
فیّاض در فریب تو چشمان جادوش
سحری نکردهاند که کس باطلش کند
نظرات