
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۸۰
۱
شد بهار و هر کسی جایی وطن خوش میکند
عندلیب از گوشهها کنج چمن خوش میکند
۲
دودة آشفتگی را یک خلف جز من نماند
سالها شد تیرهبختی دل به من خوش میکند
۳
بینصیبی نیستم در هر فن از تعلیم عشق
خاطر مشکل پسندش تا چه فن خوش میکند!
۴
از نسیمت لاله مرهم مینهد بر داغ خویش
گل ز بویت زخم خود را در چمن خوش میکند
۵
تا بیفتد چشم مرهم بر رخش فیّاض ما
داغ خود را در درون پیرهن خوش میکند
نظرات