
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۹۲
۱
دی کز فروع ماه رخت پرده دور بود
آیینة جمال تو گرداب نور بود
۲
میرفت با نسیم تو از خویش بوی گل
خورشید در حضور رخت بیحضور بود
۳
خسرو به زور عجز قوی گشت عاقبت
فرهاد جان نبرد که کارش به زور بود
۴
بخت سیاه بر ورق سرنوشت ما
چون خال سبز بر رخ خوبان ضرور بود
۵
فیّاض راه طی شد و منزل نشد پدید
سرگشتگی نتیجة این راه دور بود
نظرات