
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۳۹۶
۱
ز هر لبی که برآمد سخن کلام تو بود
به هر چه گوش فرا داشتم پیام تو بود
۲
اگر به جلوة طاووس، اگر به رفتن کبک
نظر چو نیک فکندم همین خرام تو بود
۳
چنین که خاص تو شد ملک حسن دانستم
که مُهر داغ دل لاله هم به نام تو بود
۴
ز فتنه دوستی آن نگاه شد معلوم
که تیغ هر که به خون گشت در نیام تو بود
۵
ز صاف و دُردِ تو بودیم جمله مست ولی
دماغ هر که رساتر ز دُردِ جام تو بود
۶
اگر به دوزخ هجران اگر در آتش وصل
هر آنچه سوختهتر آرزوی خام تو بود
۷
تو محرمانه به جانان من بگو فیّاض
که آنکه دوش فدای تو شد غلام تو بود
تصاویر و صوت


نظرات