فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۴۰۰

۱

شش جهت را در زدم جز حلقه کس بر در نبود

نه صدف را سینه کردم چاک، یک گوهر نبود

۲

سیر آتش خانه‌ها کردم به بال شعله دوش

آنقدر گرمی که در دل بود در اخگر نبود

۳

گردِ غم تا رُفته شد از سینه دل افسرده شد

پشت‌گرمی‌های آتش جز به خاکستر نبود

۴

ذوق بی‌بال و پری‌ها کار ما را خام کرد

ورنه در بزمش دل از پروانه‌ای کمتر نبود

۵

جلوة پرواز، زنجیرست بی‌دیدار گل

بلبلان را بی تو دامن همچو بال و پر نبود

۶

قسمت ما یک دو ساغر خون دل در شیشه داشت

ورنه شمشیر ترا تقصیر در جوهر نبود

۷

سوزش دل دوش روی اشک ما را سرخ داشت

پیش ازین فیّاض تابی اندرین گوهر نبود

تصاویر و صوت

نظرات