
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۱۵
۱
من اگر می نخورم پیش رود!
ور کنم توبه کس از من شنود!
۲
دل زاهد شود آزرده، بهست
که دل نازکی آزرده شود
۳
راست چون موی برون آید اگر
توبه چون خون به رگ من بدود
۴
من و رندی و تو و زهد و ریا
هر کسی کشتة خود میدرود
۵
همه شب تا سحر از حسرت حور
زاهد بیهده تنها غنود
۶
دام تزویر فرو چیده ولی
غیر احمق که به او میگرود!
۷
با تو گفتم بد زاهد فیّاض
حرف خوب است که بیرون نرود
تصاویر و صوت

نظرات