
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۲۷
۱
از ره کوی تو چون بانگ جرس میآید
جان بر لب شده از بوی تو پس میآید
۲
جذبة شوق چو آهنگ کشش ساز کند
شعله پروازکنان بر سرِ خس میآید
۳
غیر اگر ز آتش دل سوخته باشد، که هنوز
از کباب دل او بوی هوس میآید
۴
بلبل ار یک دو سه روزی به گلستان نرود
به طلبگاری او گل به قفس میآید
۵
از تو فیّاض بود نظم تو بر صفحة دهر
یادگاری که به کار همه کس میآید
تصاویر و صوت

نظرات