فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۵۹
۱
نگشتم ایمن ازین چرخ کینه‌خواه هنوز
دو اسبه بر سر کین‌اند مهر و ماه هنوز
۲
هزار مرحله از خویشتن سفر کردم
به این نشان که نیفتاده‌ام به راه هنوز
۳
گل امید برآمد ز شاخ خشک و مرا
به ناز بالش یأس است تکیه‌گاه هنوز
۴
چه وقت آنکه نگارم به سینه داغ وداع!
نکرده بر رخ او شرم من نگاه هنوز
۵
ثبوت دعوی مهرم به مُهر یأس رسید
کرشمه می‌طلبد از دلم گواه هنوز
۶
هزار طول امل کرد صرف قامت و نیست
رسا به دامنِ تأثیر دست آه هنوز
۷
نیم ز حاصل خود آگه این قدر دانم
که چشم در ره برقست، این گیاه هنوز
۸
امید عافیت دوست این نویدم داد
که نیست در خود رحمت ترا گناه هنوز
۹
گدائی است به زور این شهنشهی فیّاض
ولی مباد رسانی به گوش شاه هنوز
تصاویر و صوت
نظرات