
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۶۲
۱
هستی دنیا و بال جان غمناکست و بس
نعمت آسودگی در خلوت خاکست و بس
۲
موج دریای فنا سیلی به گردون میزند
پیش این سیلاب عالم مشت خاشاکست و بس
۳
هیچ کس را در جهان جز دامن آلوده نیست
دامن پاکی که دیدم دامن خاکست و بس
۴
ما شهادت دوستان در بند کاکل نیستیم
آنچه از ما میبرد دل زلف فتراکست و بس
۵
منّتی بر ما ندارد سایة ابر بهار
کشت ما پروردة مژگان نمناکست و بس
۶
هر صفایی حسن نبود، هر هوایی عشق نیست
عشق چشم پاک و خوبی دامن پاکست و بس
۷
یک سخن فیّاض گفتم: عشق فانی گشتن است
لیک فهم این سخن در بند ادراکست و بس
تصاویر و صوت

نظرات