
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۸۷
۱
ای در ایجاد سماوات وجود تو غرض
جوهر ذات ترا جوهر افلاک عرض
۲
این همه گوهر انجم که درین نه صدفست
پک گهر از صدف پاک ترا نیست عوض
۳
در تجارات عمل هیچ به جز نقصان نیست
گر نه سرمایة آن از تو بود مستقرض
۴
همه بر گرد تو گردند چه کوکب چه فلک
همه در ذات تو محوند چه جوهر چه عرض
۵
از مداوای تو دارد طمع استشفا
طبع فیّاض که گردیده گرفتار مرض
نظرات