
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۹۷
۱
با این همه گلها که عیانست درین باغ
من بلبل آن گل که نهانست درین باغ
۲
یک جلوه نمودی و قرار از همه کس رفت
تا خاک چمن آب روانست درین باغ
۳
کو جلوة دیدار که مهتاب شود دهر
عمریست که هر برگ کتانست درین باغ
۴
چیدیم گل کام ز هر شاخ، چه حاصل!
یک گل که نچیدیم همانست درین باغ
۵
با آنکه دو نوباوة یک باغ و بهارند
گل پیر شد و سرو جوانست درین باغ
۶
خاموشی گل نیست کم از نالة بلبل
خمیازة آغوش فغانست درین باغ
۷
گل مست وفا لاله دورو، سرو هوایی
بر روی که نرگس نگرانست درین باغ؟
۸
یک عمر به حال دو جهان گریه توان کرد
بر روی که گل خنده زنانست درین باغ؟
۹
گل خاصة بلبل بود و سرو ز قمری
فیّاض ز خمیازه کشانست درین باغ
تصاویر و صوت


نظرات