
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۴۹۹
۱
خورشید بر فروزد از آتش تب عشق
مهتاب روی سازد در ظلمت شب عشق
۲
در کاسة سر عقل هفت آسمان زند چرخ
چون جرعه ریز گردد جام لبالب عشق
۳
جوشد ز هر ترانه فوارههای اسرار
حسن ارزند به افسون انگشت بر لب عشق
۴
در خون تپد اجابت غلتد به خاک تأثیر
جوشد چو از لب آه آشوب یارب عشق
۵
نه قید دینپرستی نه عارلای مستی
نه نام و ننگ هستی نازم به مشرب عشق
۶
کفرست لایزالی دینست لاابالی
کس را نگشت حالی تحقیق مذهب عشق
۷
دریا برآورد جوش هر قطره را در آغوش
گر سرکشد ز سرپوش خوان مرتّب عشق
۸
شد خانقه معطّل میخانهها مقفّل
هم قبلهها محوّل با کشف مطلب عشق
۹
فیّاض گوش دل باش کاستاد ما نگوید
جز با زبان ابرو درس مهذّب عشق
نظرات