
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۱۰
۱
دیدة پیاله رشک می ناب کردهام
بهر طرب تهیّه اسباب کردهام
۲
حرمان و وصل رسم بهم پیش ازین نبود
این طرز تازه من به جهان باب کردهام
۳
بیتابیم ز موج گهر آب میخورد
مشق تپیدن دل سیماب کردهام
۴
گر پاره پاره همچو کتانم عجیب نیست
سیر تبسّم گل مهتاب کردهام
۵
هشیاریم ز نشئة مستی طمع مدار
طی گشته صد فسانه که من خواب کردهام
۶
دل نه به ناامیدی و فیض بهار بین
من کشت خویش سبز به این آب کردهام
۷
ازی یک نسیمِ وعده چمن میتوان شدن
من این فسانه باور ازین باب کردهام
۸
افعی گزیده میکند از ریسمان حذر
مهتاب را با تصوّر سیلاب کردهام
۹
فیّاض امید هست که صید اثر کند
این تیر پر کشیده که پرتاب کردهام
تصاویر و صوت

نظرات