
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۲۲
۱
تا چند ز بیداد تو خونین جگر افتم
چون نقش پی خویش به هر رهگذر افتم
۲
از جور تو نزدیک بدان شد که سراپای
خون گردم و یک قطره ز مژگان تر افتم
۳
در دیده اگر جای دهد خصم عذابست
آن به که رقیبان ترا از نظر افتم
۴
تا ره به سرا پردة سیمرغ توان یافت
چون پرتو خورشید چرا دربدر افتم!
۵
وقت است که چون غنچه ز ابرام تو فیّاض
از پیرهن تنگ صبوری به در افتم
تصاویر و صوت

نظرات