فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۵۴۹

۱

به فریادی ترا سرگرم در بیداد خود کردم

به صد فریاد شکر طالع فریاد خود کردم

۲

ز یاد خویش بودم رفته تا رفتم ز یاد تو

به هر جا رفته از یادی که دیدم، یاد خود کردم

۳

به پای گمرهی بایست رفتن در ره شوقت

درین وادی رهی گم کردم و ارشاد خود کردم

۴

مر امّید امداد کسان افکنده بود از پا

مدد از بیکسی‌ها جستم و امداد خود کردم

۵

فراغت‌ها نصیبم بود در دام گرفتاری

عجب رحمی در آخر بر دل ناشاد خود کردم

۶

غم همچشمی خسرو عجب ننگی‌ست عاشق را

چه خاکست اینکه من در کاسة فرهاد خود کردم

۷

رم از صیّاد می‌کردم چو رام خویشتن بودم

ز خود رم کرده خود را رام با صیّاد خود کردم

۸

غم من بود باعث شادی او را به این شادم

که خود غمگین او گردیدم، او را شاد خود کردم

۹

ز بس فیّاض گرم اتّحادم با تو در یاری

ترا دردی که پیش آمد مبارکباد خود کردم

تصاویر و صوت

نظرات