
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۷
۱
ای کرده سرمه از ناز چشم غزالهها را
عکست برشته در حسن رخسار لالهها را
۲
مهر بتان نوشته در سینههای عشّاق
وز داغ عشق کرده مُهر این قبالهها را
۳
از درد کرده درمان دلهای دردمندان
وز ضعف داده قوّت پرواز نالهها را
۴
هنگامهساز عشقست هر جا که مجلس آراست
کرد از نگاه ساقی پر می پیالهها را
۵
تا از کتاب عشقت کردم سواد روشن
هم در خوی خجالت شستم رسالهها را
۶
در مغز سنبلستان پیچیده دود سودا
یارب که شانه کرده مشکین کلالهها را؟
۷
تا چهرههای سبزان خوی کرده دید از شرم
نیلوفر فلک ریخت بر خاک ژالهها را
۸
حسن از که نشئه دارد یارب که دست پیچد
یک طفل هفت ساله هفتاد سالهها را
۹
با بوی دوست فیّاض امشب به باغ و صحرا
از رشک داغ کردم گلها و لالهها را
نظرات