
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۸۶
۱
آینهام خیال تو تصویر میکنم
خود را ز سادگی به تو تعبیر میکنم
۲
آیینه را ز دست تو بر سنگ میزنم
درد دلی به پیش تو تقریر میکنم
۳
در مدرس زمانه ز تنزیل عافیت
خاموشی آیهایست که تفسیر میکنم
۴
پشت کمان طعنه ز هر جا شود بلند
پهنای سینه را هدف تیر میکنم
۵
در چشم خانه بی سر زلف تو روز هجر
نظّاره را زهر مژه زنجیر میکنم
۶
ای آسمان بترس که هر شب به ضبط آه
من استخوان برای تو زهگیر میکنم
۷
فیّاض جادویی نفسی بین که هر نفس
ملک پری برای تو تسخیر میکنم
نظرات