
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۵۹۵
۱
بر گردِرخت سبزه و گل سر زده در هم
دارد چمنت برگ گل و سبزة تر هم
۲
شیرینی و شوری ز شکر خنده و دشمنام
در حلقة لعل تو نمک هست و شکر هم
۳
کوته نکند دست تطاول ز اسیران
زلف تو که از دوش گذشتست و کمر هم
۴
گر صلح نخواهی به من، از جنگ چه مانع
برخیز که ما تیغ نهادیم و سپر هم
۵
مرغانِ چمن، بال به پرواز شکستند
ما را نبود قوّت افشاندن پر هم
۶
از هول شب گور نترسیم که ما را
بسیار شب این طور گذشتست و بتر هم
۷
فیّاض برد دردِ سر از کوی تو فردا
سهلست مدارای تو یک روز دگر هم
نظرات