
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۶۴۶
۱
نو خط من کرده است عزّت نخجیر من
سلسلة عنبرین ساخته زنجیر من
۲
کام حلاوت کشم، طعم هلاهل گرفت
لعل که شکّر فکند در قدح شیر من؟
۳
حکمت یونان چکد گر ز لبم دور نیست
خون فلاطون خورد نالة شبگیر من
۴
بر لب خاموش من شکوه درآید به جوش
در پس نُه پردهدار گوش به تقریر من
۵
دم ز فلاطون زند صورت خمخانهام
مدرس اشراق گشت مجلس تصویر من
۶
عاشق و معشوق راهست ز هم فیضها
آنکه مرید منست هست هم او پیر من
۷
رنگ تغافل شکست دوش ز بیتابیم
بیسببی هم نبود این همه تغییر من
۸
تا نشوی رام من رام نگردم به تو
هست مسخّر شدن مایة تسخیر من
تصاویر و صوت

نظرات