
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۶۵۰
۱
تا دورم از تو ای بت نامهربان من
دورست شادمانی عالم ز جان من
۲
چندان بگریم از غم دوری که سیل اشک
چون خس به کوی دوست برد استخوان من
۳
با آنکه عمر من همه با یاد او گذشت
هرگز نگفت: یاوه سگ آستان من
۴
جز گریه کس نکرده شبی میل صحبتم
جز ناله کس نبوده دمی همزبان من
۵
فیّاض خوش دگر به زبانها فتادهای
ترسم به گوش غیر رسد داستان من
تصاویر و صوت

نظرات