فیاض لاهیجی

فیاض لاهیجی

شمارهٔ ۸۴

۱

بنشین که بی‌رخ تو ندارم قرار و تاب

عمر عزیز من چه به رفتن کنی شتاب!

۲

صد نکته هست در تو که در آفتاب نیست

حسن تو احتیاج ندارد به آب و تاب

۳

معشوق اگر نجیب بود حسن شرط نیست

رنگ شکسته کم نکند قدر آفتاب

۴

از بس خجل شود ز نسیم تو، دور نیست

گر در دماغِ غنچه شود بوی گل گلاب!

۵

ترسم ز چشم فتنه گزندی به او رسد

طفل نگاه خیره و روی تو بی‌نقاب

۶

ترسم که رنگ بر رخ تو شرم بشکند

زلفت فکنده است کتانی به ماهتاب

۷

فیّاض بر رخش نظری چون کنم ز دور

صد غوطه می‌خورد نگهم در خوی حجاب

تصاویر و صوت

نظرات