
فیاض لاهیجی
شمارهٔ ۹
۱
جز داغ سینه گل نکند در بهار ما
از جوی شعله آب خورد لالهزار ما
۲
هر رنگ لالهای که شکست آفتاب شد
پژمردگی نچید گلی از بهار ما
۳
در چار فصل، گلبن ما را شکفتگی است
گل بسته است عقد اخوّت به خار ما
۴
ما صاف طینتان به جهان صلح کردهایم
آیینه تیرگی نکشد از غبار ما
۵
ما را به خاک تیره برابر نمود عشق
این بود در جهان سبب اعتبار ما
۶
هر چند لاغریم ولیکن ز روز و شب
تازد دو اسبه دور فلک در شکار ما
۷
فیّاض گرچه طرز سخن تازه بود لیک
این طرز تازهتر شده در روزگار ما
نظرات