فردوسی

فردوسی

بخش ۱

۱

کنون ای سخن گوی بیدار مغز

یکی داستانی بیارای نغز

۲

سخن چون برابر شود با خرد

روان سراینده رامش برد

۳

کسی را که اندیشه ناخوش بود

بدان ناخوشی رای او گش بود

۴

همی خویشتن را چلیپا کند

به پیش خردمند رسوا کند

۵

ولیکن نبیند کس آهوی خویش

ترا روشن آید همه خوی خویش

۶

اگر داد باید که ماند بجای

بیآرای ازین پس بدانا نمای

۷

چو دانا پسندد پسندیده گشت

به جوی تو در آب چون دیده گشت

۸

زگفتار دهقان کنون داستان

تو برخوان و برگوی با راستان

۹

کهن گشته این داستانها ز من

همی نو شود بر سر انجمن

۱۰

اگر زندگانی بود دیر یاز

برین وین خرم بمانم دراز

۱۱

یکی میوه‌داری بماند ز من

که نازد همی بار او بر چمن

۱۲

ازان پس که بنمود پنچاه و هشت

بسر بر فراوان شگفتی گذشت

۱۳

همی آز کمتر نگردد بسال

همی روز جوید بتقویم و فال

۱۴

چه گفتست آن موبد پیش رو

که هرگز نگردد کهن گشته نو

۱۵

تو چندان که گویی سخن گوی باش

خردمند باش و جهانجوی باش

۱۶

چو رفتی سر و کار با ایزدست

اگر نیک باشدت جای ار بدست

۱۷

نگر تا چه کاری همان بدروی

سخن هرچه گویی همان بشنوی

۱۸

درشتی ز کس نشنود نرم گوی

به جز نیکویی در زمانه مجوی

۱۹

به گفتار دهقان کنون بازگرد

نگر تا چه گوید سراینده مرد

تصاویر و صوت

شاهنامهٔ فردوسی - چاپ مسکو » تصویر 595
شاهنامه خالقی مطلق - دفتر دوم - تصویر ۲۱۴
فرهاد بشیریان :
عندلیب :

نظرات

user_image
الهام
۱۳۸۹/۰۱/۱۵ - ۰۱:۴۵:۳۳
سلامسپاس فراوان از گردآوری چنین مجموعه ارزشمندییک جسارت خدمت شما عرض کنم. در بیت نخست کنون ای سخن گوی بیدار مغزیکی داستانی بیرای نغزاحتمالا باید باشه: یکی داستان بیارای نغزجسارت مرا ببخشایید شاید خودم در اشتباه باشمباز هم سپاس فراوان
پاسخ: پیشنهادتان از نظر وزنی مشکل دارد. اگر اشتباه نکنم این بیت از نمونه‌های استثنائات یا قواعد خاص دستوری است که در دستور زبانها نیز به عنوان نمونه آورده می‌شود.
user_image
پیروز ایرانی
۱۳۸۹/۰۸/۱۶ - ۱۰:۲۱:۴۶
دروددر بیت نخست به نظرم باید اینگونه نوشته شود:کنون ای سخن گوی بیدار مغزیکی داستانی "بیارای" نغزیا میتواند به جای واژه بیارای, "بپیرای" هم باشد. با سپاس فراوان از زحمات شما.پاینده ایران
user_image
مجید یوسفیان
۱۳۹۰/۰۹/۳۰ - ۰۷:۲۷:۴۸
با سلاممن هم احساس می کنم کلمه ی درست، "بیارای" باشه. ولی از آنجا که استاد این فن نیستم، از شما خواهش می کنم این درستی واژه را بررسی کنید. سپاس
user_image
مریم
۱۳۹۱/۰۸/۱۹ - ۱۱:۲۹:۵۵
با سلام و خسته نباشید لطفا معنی کامل ابیات را هم در زیر ابیات بیاورید
user_image
محمد
۱۳۹۱/۰۹/۰۴ - ۰۴:۰۹:۰۴
بیت اول بیرای درسته که با بیدتر هم وزنه .و لابته اگه شعر معنی بشه مفهومش رو از دست می ده.به جای معنی کردن شعر بار دستوری و ادبی ادبیات خودمون رو گسترش بدیم.ممنون
user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۴/۰۱/۲۰ - ۱۶:۱۲:۵۹
خواهشمندم مصرع دوّم بیت نخست را تصحیح بفرمائید همانگونه که خود بهتر از من می دانید یکی داستانی غلط است زیرا ی مختومه که ناظر بر تعداد باشد ( در اینجا همان یک ) هرگز برای توصیفِ دو بارِ یک بکار نمی رود و بعنوان مثال همین فردوسی در جایی می فرماید یکی کوه بُد نامش البرز کوه به خورشید نزدیک و دور از گروه که گمان دارم شما خود در بخش داستان زایش زال به همین گونه آن را آورده باشید یعنی یک کوهی بود نام آن البرز کوه بود و فردوسی هرگز نفرموده یکی کوهی بود ... پس در اینجا یکی داستانی کاملاً غلط است و درست آن : یکی داستان می باشد یعنی یک داستانی . پس تا اینجا که تصحیح فرمودید حال می رسیم به تذکر دو نفر از خوانندگان محترمتان که گفته اند بیرای غلط است و درست هم گفته اند و اصلاً نیازی نبوده که شاعر برای تنظیم وزن شعرِ خود کلمه را خراب کند پس سرانجام درست این مصرع چنین می شود :یکی داستان بیارای نغز ملاحظه می نمائید که وزن آن نیز کاملاً درست است
user_image
بهرام مشهور
۱۳۹۴/۰۱/۲۰ - ۱۶:۱۷:۵۱
مصرع اوّل بیت نخست نیز باید چنین درستی پذیرد :کنون ای سخنگوی بیدارمغز یعنی سخنگو سرِهم است زیرا در غیر این صورت یعنی سخن گوی می تواند به غلط سخنِ گوی خوانده شود
user_image
الهام
۱۳۹۴/۰۷/۲۹ - ۰۹:۴۱:۴۲
باسلام برای آنکه مصرع دوم هم از نظر وزنی وهم دستوری درس شود بهتراست بعد از واژه ی داستان حرف(ر) آورده شود. یکی داستان را بیارای نغز. باتشکر
user_image
احمد رحمت بر
۱۳۹۴/۱۲/۰۲ - ۰۲:۲۴:۱۱
بیت چهارم:«- چلیپا کردن خویشتن را ؛ ظاهراً کنایه از خم کردن و منحنی کردن خویشتن در مقام تعظیم و تکریم کسی و اظهار کوچکی کردن»واژه‌نامه دهخدا.
user_image
احمد رحمت بر
۱۳۹۴/۱۲/۰۲ - ۰۲:۵۵:۴۶
بیت 10 و 11:اگر زندگانی بود دیریازبرین وین خرم بمانم دراز/یکی میوه‌داری بماند ز منکه نازد همی بار او بر چمن.این دو بیت موقوف المعانی‌اند. بیت اول نقش بند وابسته‌ی جمله شرطی را دارد و بیت بعد بند پایه است.برای توضیحات بیشتر در مورد بیت اول و تصحیح‌های مختلف آن مراجعه کنید به:آفتابی در میان سایه ای: جشن نامه استاد دکتر بهمن سرکاراتی، به کوشش علیرضا مظفری و سجاد آیدنلو،تهران، قطره، 1387، ص129-137.
user_image
محمد
۱۳۹۷/۱۱/۱۱ - ۱۶:۲۳:۴۷
با سلام. درباره داستان سیاوش چند سوال ذهن من رو مشغول کرده. امیدوارم که جواب بدید. اول اینکه آیا سیاوش ولیعهد و جانشین کی کاووس بود؟ اگر جواب مثبته باید بپرسم که چرا؟ یعنی با وجود فریبرز که ظاهرا از سیاوش هم بزرگتر بوده، آیا سیاوش ویژگی خاصی داشته که به این جایگاه رسیده؟ دوم اینکه در ماجرای سودابه و سیاوش، از دختر سودابه یاد میشه. سوال من ابنجاست که پدر این دختر که سودابه ظاهرا سعی داره اون رو به عنوان همسر سیاوش انتخاب کیه؟ ممنون میشم جواب بدید.
user_image
a.p
۱۳۹۸/۰۷/۱۲ - ۱۵:۴۷:۴۳
اگر زندگانی بود دیر یاز بر این وین خرم بمانم دراز وین خرم کنایه از شاد خواری و شادکامی است و این که شاعر باور دارد که اگر عمری دراز یابد همه آن را به شادی و خرمی اسپری کند..
user_image
علی
۱۳۹۹/۰۵/۳۱ - ۱۵:۳۳:۳۳
اطفا تصحیح شود:بیرای ازین پس بدانا نمایبهبیآرای ازین پس بدانا نمای
user_image
افشین
۱۴۰۰/۰۵/۰۱ - ۰۴:۱۰:۳۱
کهن گشته این داستانها ز من کنون نو کند روزگار کهن اگر زندگانی بود دیر باز بدین دین خرم بمانم دراز چرا اینهمه تحــــــــــــــریف؟!!!!
user_image
جهن یزداد
۱۴۰۱/۰۶/۰۹ - ۱۳:۲۵:۰۷
بدان ناخوشی رای او گش بود گس انست که امروزش گس میگوییم
user_image
جهن یزداد
۱۴۰۳/۰۳/۳۰ - ۱۰:۰۷:۵۶
یکی میوه‌  داری بماند ز من که  بارد همی بار او بر چمن  میوه  داری را باید جدا نوشت   میوه  دار = دار میوه است
user_image
جهن یزداد
۱۴۰۳/۰۳/۳۰ - ۱۰:۱۱:۵۹
کهن گشته این داستانها ز بن کنون نو شود روزگار کهن