
فیض کاشانی
شمارهٔ ۱۳۵
۱
با خون دل نوشتم نزد امام نامه
انّی رأیت دهرا من هجرک القیامه
۲
دارم من از فراقت در دیده صد علامت
لیس الدموع عینی هذا لنا العلامه
۳
گفتی ملامت آمد از کثرت حدیثش
واللّه ما رأینا حبّا بلاملامه
۴
پرسیدم از خبیری حال امام گفتا:
فی بعده عذاب فی قربه السلامه
۵
با دشمنان مگویید سرّش من آزمودم
من جرّب المجرّب حلّت به الندامه
۶
گرچه امام فرض است بهر هدایت خلق
واللّه ما قبلنا من غیرک الامامه
۷
ای فیض در وصالش میکوش تا توانی
حتّی تذوق منه، کأسا من الکرامه
نظرات