
فیض کاشانی
شمارهٔ ۱۶
۱
تو حقشناس نئی ای عدو خطا اینجاست
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
۲
سری به دنیی و عقبی فرو نمیآمد
چرا که دوستی اهل بیت در سر ماست
۳
در اندرون من خسته دل خیال امام
خموش کرد مرا و به خویش در غوغاست
۴
دلم ز پرده برون شد کنون امیدی هست
اگر ز ناله و فریاد کار ما بنو است
۵
به هر طرف من سرگشته چند پویم، چند
ره دیار امام زمان کجاست، کجاست
۶
نبود میل جهانم ولیک در نظرم
امید آمدن او چنین خوشش آراست
چو شعله زاتش شوقت مدام سوزد فیض
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
نظرات