فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

غزل شمارهٔ ۱۳۲

۱

یک شب آخر دامن آه سحر خواهم گرفت

داد خود را زان مه بیدادگر خواهم گرفت

۲

چشم گریان را به توفان بلا خواهم سپرد

نوک مژگان را به خون آب جگر خواهم گرفت

۳

نعره‌ها خواهم زد و در بحر و بر خواهم فتاد

شعله‌ها خواهم شد و در خشک و تر خواهم گرفت

۴

انتقامم را ز زلفش مو به مو خواهم کشید

آرزویم را ز لعلش سر به سر خواهم گرفت

۵

یا به زندان فراقش بی نشان خواهم شدن

یا گریبان وصالش بی خبر خواهم گرفت

۶

یا بهار عمر من رو بر خزان خواهد نهاد

یا نهال قامت او را به بر خواهم گرفت

۷

یا به پایش نقد جان بی‌گفتگو خواهم فشاند

یا ز دستش آستین بر چشم تر خواهم گرفت

۸

یا به حاجت در برش دست طلب خواهم گشاد

یا به حجت از درش راه سفر خواهم گرفت

۹

یا لبانش را ز لب هم‌چون شکر خواهم مکید

یا میانش را به بر هم‌چون کمر خواهم گرفت

۱۰

گر نخواهد داد من امروز داد آن شاه حسن

دامنش فردا به نزد دادگر خواهم گرفت

۱۱

بر سرم قاتل اگر بار دگر خواهد گذشت

زندگی را با دم تیغش ز سر خواهم گرفت

۱۲

باز اگر بر منظرش روزی نظر خواهم فکند

کام چندین ساله را از یک نظر خواهم گرفت

۱۳

یا سر و پای مرا در خاک و خون خواهد کشید

یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت

۱۴

گر فروغی ماه من برقع ز رو خواهد فکند

صد هزاران عیب بر شمس و قمر خواهم گرفت

تصاویر و صوت

دیوان کامل فروغی بسطامی به کوشش حسین نخعی - تصویر ۵۹
دیوان کامل فروغی بسطامی به کوشش م. درویش - فروغی بسطامی - تصویر ۷۳

نظرات

user_image
نجمه برناس
۱۳۹۴/۰۹/۰۷ - ۱۳:۱۰:۵۹
دربیت اول مصرع اول دامن آه سحر اضافه استعاری است . مه بیدادگر در مصرع دوم استعاره از معشوق و یار ظالم است . مفهوم بیت : با دعا و راز و نیاز حق خود را از یار ظالم می گیرم در ادبیات شب یعنی فراق و صبح به وصال تعبیر می شود شاعر به این موضوع نظری داشته است .در بیت دوم شاعر بلا را به طوفان تشبیه می کند . در بیت 5 شاعر می گوید : یا از دوری یار خواهم مرد یا یا به وصالش می رسم . زندان فراق اضافه تشبیهی - بی نشان شدن کنایه از مردن - گریبان وصال اضافه استعاری - بین وصال و فراق آرایه تضاد است. در این بیت آرایه واج آرایی است حرف ش تکرار شده است .در بیت 6 بهار عمر اضافه تشبیهی و نهال قامت اضافه تشبیهی است .مراعات نظیر بین بهار و خزان که باز شاعر در مصرع اول خواسته بگوید که می میرد یا به وصال معشوق می رسد . در بیت 7 جان را به نقد تشبیه کرده است یعنی جانش را فدای یار خواهد کرد . در این بیت مراعات نظیر به کار رفته است :دست ، پا و چشم در بیت بعدی دست طلب اضافه اقترانی است یعنی دستی که از روی طلب است یا به نشانه طلب است ممکن است با اضافه استعاری اشتباه شود . بیت 10 شاه حسن استعاره از یار و فردا استعاره از قیامت -دادگر یعنی خداوند . در مصرع اول آن بین داد اول به معنی عدل و انصاف و داد دوم که فعل است جناس تام است . بیت 11 قاتل همان معشوق است که با ناز و غمزه عاشق را می کشد .تیغ استعاره از عش در بیت 13- مراعات نظیر سر و پا - سیم و زر - بر (سینه ) و دوش - واج آرایی در حرف خ که باز هم شاعر می گوید عشق او مرا می کشد یا به وصال یار می رسد . در بیت آخر یار خود را در زیبایی از خورشید و ماه برتر می داندای فروغی اگر معشوقه ام نقاب از چهره بردارد عیب های زیادی را می توان در چهره خورشید و ماه دید .
user_image
شهاب
۱۳۹۴/۱۰/۰۵ - ۱۴:۰۱:۰۲
ابتدای بیت 13 غلط تایپی دارد، باید "یا" باشد.
user_image
سجاد
۱۳۹۵/۰۱/۰۶ - ۰۳:۴۵:۵۵
این شعر رو استاد بنان با غم عجیبی اجرا کردن.من که بارها با این اثر ایشون گریه کرده ام.پیوند به وبگاه بیرونی
user_image
لولی وش مغموم
۱۳۹۵/۰۳/۱۶ - ۱۵:۱۳:۲۰
این غزل رو استاد شجریان بزرگ به زیبایی وصف ناشدنی اجرا کرده
user_image
اسد
۱۳۹۵/۰۹/۰۲ - ۰۳:۱۳:۱۸
این غزل زیبا در آلبومی به نام " آه سحر" توسط اساتید غلامحسین بنان و محمدرضا شجریان به صورت آواز اجرا شده است. این آلبوم کاستی قدیمی و یک ساعته است که در نیم ساعت اول آن استاد بنان و در نیم ساعت دوم استاد شجریان این غزل را اجرا کرده اند.
user_image
بهرام ناهد
۱۳۹۵/۱۰/۲۲ - ۰۲:۳۹:۴۵
مصراع : یا به رو دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت، اینگونه صحیح است :یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت
user_image
مسافر
۱۳۹۸/۰۴/۱۴ - ۱۳:۰۲:۱۳
قرارمون سال دیگه این موقع !با دکلمه ی همین شعر ...معشوقم رو در آغوش خواهم گرفت...
user_image
سید محسن
۱۳۹۸/۱۰/۰۹ - ۰۴:۵۷:۰۳
یا بر و دوش ورا در سیم و زر خواهم گرفت--درست است
user_image
نجمه برناس
۱۳۹۹/۰۱/۱۳ - ۰۳:۱۳:۵۰
بیت دوم: اشاره دارد به اینکه بسیار گریه می کند در واقع خون گریه می کند بیت سوم : آرایه تضاد در بحر یعنی دریا و بر یعنی خشکی ، خشک و تر تضاد دارد . بیت چهارم : لعل سنگ قیمتی قرمز رنگ که همیشه لب یار را به آن تشبیه می کنند در اینجا چون مشبه یعنی لب حذف شده است و مشبه به، به تنهایی آمده است میشود استعاره، پس لعل استعاره از لب یار در بیت های پایانی شاعر می گوید :زندگی را با دم تیغش ز سر خواهم گرفت تیغ استعاره از عشق همانطور که تیغ یا شمشیر زندگی را از انسان می گیرد و می کشد عشق یار هم عاشق را می کشد .
user_image
نجمه برناس
۱۳۹۹/۰۱/۱۳ - ۰۳:۱۶:۱۴
بیت آخر شمس و قمر آرایه مراعات نظیر داردبرقع یعنی روبند، نقاب ، ماه استعاره از معشوق