
فروغی بسطامی
غزل شمارهٔ ۱۶۳
۱
آخر این نالهٔ سوزنده اثرها دارد
شب تاریک، فروزنده سحرها دارد
۲
غافل از حال جگر سوخته عشق مباش
که در آتشکدهٔ سینه شررها دارد
۳
مهر او تازه نهالی است به بستان وجود
که به جز خون دل و دیده ثمرها دارد
۴
قابل ناوک آن ترک کمان ابرو کیست
آن که از سینهٔ صد پاره سپرها دارد
۵
گاهی از لعل تو میگوید و گاه از لب جام
ساقی بی خبران طرفه خبرها دارد
۶
ناله سر میزند از هر بن مویم چون نی
به امیدی که دهان تو شکرها دارد
۷
تو پسند دل صاحب نظرانی ورنه
مادر دهر به هر گوشه پسرها دارد
۸
تو در آیینه نظر داری و زین بیخبری
که به دیدار تو آیینه نظرها دارد
۹
تیره شد روز فروغی به ره مهر مهی
که نهان در شکن طره قمرها دارد
تصاویر و صوت

نظرات
بزرگمهر
کسری
کسری
سید محسن
امیرابوالفضل عباسیان