فضولی

فضولی

شمارهٔ ۸۸

۱

سایه ات را متصل ذوق وصالت حاصل است

نیست دور از دولتی اما چه حاصل غافل است

۲

حل مشکل نیست مشکل پیش او اما چه سود

مشکل خود پیش او اظهار کردن مشکل است

۳

پا کشید از چشمه چشمم ز بیم فتنه خواب

کین گذرگه مردم خونریز را سرمنزل است

۴

گر نماند رازم از غیر تو پنهان دور نیست

هست دل پیش تو و رازی که دارم در دل است

۵

ساده افتادست لوح خوبی از نقش وفا

کام دل جستن ز محبوبان خیال باطل است

۶

سر بگردون گر کشد از روی رفعت دور نیست

هر کرا چون سبزه در کوی بلا پا در گل است

۷

آفت تکلیف را ره نیست در ملک جنون

کی رود بیرون ازین کشور فضولی عاقل است

تصاویر و صوت

نظرات