قاآنی

قاآنی

غزل شمارهٔ ۷۰

۱

دلبران اخترند و تو ماهی

نیکوان لشکرند و تو شاهی

۲

چندگویی دلت چگونه بود

تو درون دلی خود آگاهی

۳

بس درازستی ای شب یلدا

لیک با زلف دوست کوتاهی

۴

اول از دشمنان برآورگرد

آخر از دوستان چه می‌خواهی

۵

ماه نو خوانمت از آنکه به حسن

می‌فزایی همی نمی کاهی

۶

یوسف ار با تو لاف حسن زند

گو تو هرچند صاحب جاهی

۷

لیک من چاه بر زنخ دارم

کف به زیر زنخ تو در چاهی

۸

لاف طاقت مزن دلاکه ترا

شیر پنداشتیم و روباهی

۹

گفتی از طاقتم چوکوه گرن

چون بدیدم سبک‌تر ازکاهی

۱۰

پنجه با باد کمترک می‌زن

ای که از ضعف کمتر ازکاهی

۱۱

چونی از هجر دوست قاآنی

تن پر از زخم و دل پر از آهی

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
فرهاد
۱۳۹۷/۰۹/۱۲ - ۱۳:۲۲:۳۳
با سلام در بیت نهم مصرع اول فکر میکنم چو کوه گران صحیح باشد.
user_image
سهیلا
۱۳۹۷/۰۹/۳۰ - ۰۱:۳۶:۵۴
ماه نو خوانمت از آنکه به حسنمی‌فزایی همی نیمکاهیبه نظر میرسد نمی کاهی درست باشدمی فزایی همی نمی کاهی