غالب دهلوی

غالب دهلوی

شمارهٔ ۱۰۸

۱

جلوه می خواهیم آتش شو هوای ما مسنج

دستگاه خویش بین و مدعای ما مسنج

۲

گر خودت مهری بجنبد کام مشتاقان بده

ور نه نیروی قضا اندر رضای ما مسنج

۳

همنشین دارو ده و دل در خدای پاک بند

می روی از کار، درد بی دوای ما مسنج

۴

مرگ ما را تا که تمهید شکایت کرده است؟

رنج و اندوهی که دارد از برای ما مسنج

۵

ای که نعش ما بری پندارم از ما بوده ای

دستمزد او چه داری خون بهای ما مسنج

۶

خویش را شیرین شمردی خصم را پرویز گیر

سرگذشت کوهکن با ماجرای ما مسنج

۷

آه از شرم تو و ناکامی ما زود باش

در تلافی پایه مهر و وفای ما مسنج

۸

زاری ما در غم دل دید و شادی مرگ شد

مردن دشمن ز تأثیر دعای ما مسنج

۹

کامها محوست عیش بی زوال ما مپرس

دیده ها کورست جنس ناروای ما مسنج

۱۰

درگذر زین پرده چون دمساز غالب نیستی

مدعی هنجار خود گیر و نوای ما مسنج

تصاویر و صوت

نظرات