
غالب دهلوی
شمارهٔ ۱۳۵
۱
هم «انا الله » خوان درختی را به گفتار آورد
هم «انا الحق » گوی مردی را سر دار آورد
۲
ای که پنداری که ناچارست گردون در روش
نیست ناچار آن که گردون را به رفتار آورد
۳
نکته ای داریم و با یاران همی گوییم فاش
طالب دیدار باید تاب دیدار آورد
۴
دانه ها چون ریزد از تسبیح تاری بیش نیست
این مشعبد دیر گاه از سبحه زنار آورد
۵
جذب شوقش بین که در هنگام برگشتن ز دیر
در قفای خویشتن بت را به رفتار آورد
۶
آن کند قطع بیابان این شکافد مغز کوه
عشق هر یک را به طرز خاص در کار آورد
۷
آه ما را بین که نارد از دل سختش خبر
باد را نازم که ابر از سوی کهسار آورد
۸
نزد ما حیف ست گو نزد زلیخا میل باش
جذبه ای کز چاه یوسف را به بازار آورد
۹
نیست چون در منطقش جز ذکر شاهد حرف و صوت
شاهدی باید که غالب را به گفتار آورد
نظرات