غالب دهلوی

غالب دهلوی

شمارهٔ ۲۳۳

۱

بحر اگر موج زنست از خس و خاشاک چه باک؟

با تو زاندیشه چه اندیشه و از باک چه باک؟

۲

فیض سرگرمی دور قدح می دریاب

برگریزست به دیماه اگر تاک چه باک؟

۳

وحشتی نیست اگر خانه چراغی دارد

با دل از تیرگی زاویه خاک چه باک؟

۴

حاش لله که درین معرکه رسوا گردی

با چنین خستگیم از جگر چاک چه باک؟

۵

غافل این برق بر اجزای وجودم زده است

مر ترا از نفس گرم اثرناک چه باک؟

۶

با رضای تو ز ناسازی ایام چه بیم؟

با وفای تو ز بی مهری افلاک چه باک؟

۷

هان بگو تا خم زلفت بفشارد دل را

خون صید ار چکد از حلقه فتراک چه باک؟

۸

دردم از چاره گریها نپذیرد تسکین

با چنین زهر ز دمسردی تریاک چه باک؟

۹

کلک ما تا به کف ماست ز دشمن چه هراس؟

چون فریدون علم آراست ز ضحاک چه باک؟

۱۰

طبعم از دخل خسان باز نه استد ز سخن

شعله را غالب از آویزش خاشاک چه باک؟

تصاویر و صوت

نظرات