غالب دهلوی

غالب دهلوی

شمارهٔ ۳۲۰

۱

نفس را بر در این خانه صد غوغاست پنداری

دلی دارم که سرکار تمناهاست پنداری

۲

حباب از فرق عشاق ست و موج از تیغ خوبانش

شهادتگاه ارباب وفا دریاست پنداری

۳

به گوشم می رسد از دور آواز درا امشب

دلی گم گشته ای دارم که در صحراست پنداری

۴

ازو باور ندارد دعوی ذوق شهادت را

نگاهش با رقیب و خاطرش با ماست پنداری

۵

در و دیوار را در زر گرفت آه شرربارم

شب آتش نوایان آفتاب انداست پنداری

۶

فدایش جان که بهر کشتنم تدبیرها دارد

عتاب من به بخت خویشتن بیجاست پنداری

۷

گرستیم آنقدر کز خون بیابان لاله زاری شد

خزان ما بهار دامن صحراست پنداری

۸

جنون الفت همچون خودی دارد تماشا کن

شکست صد دل از رنگ رخش پیداست پنداری

۹

نوید وعده قتلی به گوشم می‌رسد غالب

لب لعلش به کام بیدلان گویاست پنداری

تصاویر و صوت

نظرات