
غالب دهلوی
شمارهٔ ۷
۱
ای روی تو به جلوه درآورده رنگ را
نقش تو تازه کرد بساط فرنگ را
۲
از ناله خیزی دل سخت تو در تبم
در عطسه شرر مفگن مغز سنگ را
۳
از عمر نوح، عرض برد انتظار و تو
در عرض شوق تاب نیاری درنگ را
۴
داغم که در هوای سر دامن کسی ست
در خون من ز ناز فرو برده چنگ را
۵
در بزم، می به جام زمرد نخورده ای
سنجد به دشت جلوه داغ پلنگ را
۶
جوی گشاد شست ترا تا نمانده آب
کاندازه آورد رقم خشم و جنگ را
۷
چون آبگینه ای به جگر در شکسته ایم
آن چشمه چشمه لذت زخم خدنگ را
۸
در گوشه ای خزیده ز اندوه بی کسی
آن بر شکسته خلوت دلهای تنگ را
۹
شوخی که خود ز نام وفا ننگ داشتی
بر باد می دهد به وفا نام و ننگ را
۱۰
غالب ز عاشقی به ندیمی رسیده ایم
نازم شگرف کاری بخت دو رنگ را
تصاویر و صوت

نظرات