نظام قاری

نظام قاری

شمارهٔ ۱۳۳ - سلمان ساوجی فرماید

۱

زسودای رخ و زلفش غمی دارم شبانروزی

مرا صبح وصال او نمیگردد شبی روزی

در جواب آن

۲

قبای چارقب کورا را بر آتش بهر زرسوزی

بلای اینچنین باشد زسودای زراندوزی

۳

تو نقشی کز اتو خواهی بخلعتهای آژیده

بناخن میتوان کردن چرا چندین همی سوزی

۴

قبای قاقم ای فرا بقد صوف کوتا هست

مگر از قندس آری وصله بر دامنش دوزی

۵

برک را از کلاه موردی همواره سرسبزیست

میان بند کتان دارد زصوف سبر پیروزی

۶

همان با جامه والا بخور عودو عنبر کرد

که بر گل بر سحرگاهان نسیم باد نوروزی

۷

معرف آستین را گو میفشان بر من عریان

گهی کزنور تشریف کریمان محفل افروزی

۸

بکرباس قدک شد خرج نقد کیسه عمرت

مگر ارمک بدست آری و زان عمری نواندوزی

۹

بخرگه روکه از شاهان کمربندی فراگیری

بیا در خانه کز قاری قبا پوشی بیاموزی

تصاویر و صوت

دیوان البسه مولانا محمود نظام قاری از روی چاپ میرزا حبیب اصفهانی به اهتمام محمد مشیری » تصویر 128

نظرات