
نظام قاری
شمارهٔ ۱۹ - شیخ سعدی فرماید
۱
مشنو ای دوست که بعد از تو مرا یاری هست
یا شب و روز بجز ذکر توام کاری هست
در جواب او
۲
مشنو ای جبه که جز پیرهنم یاری هست
یا بجز پیچش دستار مرا کاری هست
۳
گر بگوئی که بحمل و تتقم کاری نیست
در و دیوار گواهی بدهد کاری هست
۴
آورم وصف غز چمته مردان بمیان
تا همه خلق بدانند که زباری هست
۵
نه عجب سوزن اگر گشت رفیق والا
همه دانند که در صحبت گل خاری هست
۶
انکه بر پیر کند موزه نارنجی عیب
تانکردست بپا برویش انکاری هست
۷
صفت جامه نه چیزیست که مخفی ماند
داستانیست که در هر سربازاری هست
۸
نه دلم میل بان دامک سردارد و بس
که بهر حلقه آن دام گرفتاری هست
۹
قاری این عقد بدستار مدان بی سری
غالب الظن من آنست که اسراری هست
تصاویر و صوت

نظرات