
قاسم انوار
شمارهٔ ۱۰۵
۱
در مذهب ما باده مباحست و حلالست
این باده ز خم خانه اجلال جلالست
۲
این یار چه اشنید که در ماتم هجرست؟
آن خواجه چه دیدست که سرمست وصالست؟
۳
جز عشق خدا، هرچه دلت را برباید
گر نیر شمسست که در عین زوالست
۴
هرگز بخدا ره نبری، تا تو تو باشی
این فکر خیالست و خیال تو محالست
۵
این جا سخن از عاشق و معشوقه و عشقست
این جا سخن از نشأئه آن بحر زلالست
۶
ما پیشتر از آدم و حوا و جهانیم
از ما سخن سال مپرس، این چه سؤالست
۷
در شیوه شیرین تو حالیست، که قاسم
سرگشته و حیران شده کین حال چه حالیست؟
تصاویر و صوت

نظرات