قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۱۰۶

۱

بهر کجا که رسد عشق شاه محترمست

صفات عشق تو گفتن نشانه کرمست

۲

مرو بپیش، که ترسم که باز گردانند

که علت حدثان نفی معنی قدمست

۳

بدان که: جان تهی همچو جسم بی جانست

نخواهمش بکف آرم، اگرچه جام جمست

۴

رقیب خواست که آزار من کند ز حسد

حبیب گفت: مرنجان، که آهوی حرمست

۵

ندای دوست بجانها نمیرسد دایم

ندای او نشنیدن نشانه صممست

۶

میان صومعه دیدیم طاعتست و نماز

بکوی عشق رسیدیم عاشقان همه مست

۷

شراب عشق بمی خوارگان مجلس ده

حدیث زاهد خودبین مگو، که کم ز کمست

۸

رقیب واقعه عشق را نمی داند

بپیش مردم عارف رقیب کالعدمست

۹

قلم برندی قاسم زدند روز ازل

همه حکایت دل مقتضای آن رقمست

تصاویر و صوت

نظرات