قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۱۰۷

۱

جگرم گرم و دل خسته ندیم ندمست

لطف فرما و کرم کن، که مقام کرمست

۲

ما که آشفته و رندان و گنه کارانیم

عفوک لله، که لطف تو بعالم علمست

۳

ساقیا، لطف کن و باده بهرکس برسان

دأب رندانه نگه دار، چه جای ستمست؟

۴

پیش تیغ تو روان جان و سراندر بازیم

هرکه شد کشته شمشیر غمت محترمست

۵

لطف کن، یکقدم از هستی خود بیرون نه

از تو تا حضرت محبوب قدم یک قدمست

۶

دم آن دوست مرا زنده جاویدان کرد

دل و جانها همه حیران شده کین دم چه دمست؟

۷

قاسم ار شیوه تحقیق عیان میگوید

هرکه او عشق نورزید بعالم عدمست

تصاویر و صوت

نظرات