قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۱۳۶

۱

باد صبا برگرفت پرده ز رخسار دوست

جمله ذرات را عربده و های و هوست

۲

حاضر دلدار باش، حافظ اسرار باش

فتنه چو دیدی بدان پیشرو فتنه اوست

۳

قاعده کار بین، شیوه دلدار بین

این همگی مغز نغز و آن همگی پوست پوست

۴

در نظر یار باش، حاضر و هشیار باش

واقف اسرار باش،سر خدا در سبوست

۵

چیست سبو؟ جام ما، باده شراب خدا

جام می کبریا هر نفسی نوبنوست

۶

عشق چو بالا گرفت، عالم غوغا گرفت

خرقه بصد پاره شد، خواجه، چه جای رفوست؟

۷

سر ز محبت برآر، در طلب یار غار

غیر بخاطر میآر، زآنکه غیورست دوست

۸

عشق حریفیست مست، جام لبالب بدست

باده مجویید ازو، زآنکه عجب تندخوست

۹

بوی محبت شنید، شد بجهان ناپدید

قاسمی اندر طلب دربدر و کوبکوست

تصاویر و صوت

نظرات