قاسم انوار

قاسم انوار

شمارهٔ ۱۷۵

۱

بیا، بیا، که مرا با تو نسبت جا نیست

بیا، بیا، که مرا با تو راز پنهانیست

۲

بحق آن نفسی کز تو زنده شد دل من

که هر دمی که زدم بی تو صید پشیمانیست

۳

بدور حسن تو ایمان بکفر نزدیکست

ز کفر زلف تو یک موی تا مسلمانیست

۴

بیاد دوست دلت گر نه مست و مسرورست

دلش مگوی، که دل نیست خیبر ثانیست

۵

میان گلشن وصلش ز شام تا سحر

نفیر بانگ «اناالحق » صفیر سبحانیست

۶

ز غایبان بگریز و بحاضران پیوند

که جان اهل سعادت بصفوت ارزانیست

۷

عجب مدار که قاسم سخن ز صورت گفت

میان جلوه صورت جمال روحانیست

تصاویر و صوت

نظرات